ارسال
شده توسط برگ بید در 86/11/27 4:23 عصر
دلم گرفته از این روزها چکار کنم؟
سکوت، داد، غزل یا دعا چکار کنم؟
غروب ، شهر، خیال تو، درد ، تنهایی
جهان به دور سرم... ای خدا چکار کنم؟
نفس که میکشم انگار درد میبلعم!
چقدر کم شده ایـنجا هوا چکار کنم؟
چرا زبان مرا هیچ کس نمیفهمد؟
میان این همه نا آشنا چکار کنم؟
چقدر جادهء بن بست روبروی من است؟
برای اینکه ببینم تو را چکار کنم؟
نمیشود که بخندم دوباره از ته دل؟
دلم گرفته خدایا، خدا چکار کنم؟
خودت بگو که در این روزهای ابری و تلخ
هنوز زنده بمانم و یا... چکار کنم؟